کجایی سهراب؟

تو کجایی سهراب؟؟؟ 

آب را گـــــل کردند... 

چــــشم ها را بستند... 

وچـــــه با دل کردند...

وای سهراب کـــــجایی آخر...؟ 

زخـــــم هــا بر دل عــــــاشق کردند... 

خــــــون به چــــــشمان شـــــقایق کردند... 

تو کــــجایی سهراب؟؟؟ 

که هـــــمین نزدیـــــکی... 

عــــــشق را دار زدند... 

هــــمه جا ســـــایه ی دیــــوار زدند...

وای سهراب دلــــــم را کـشتند...

 

صــــــبر کن سهراب...!

 

 

قایقت جا دارد؟؟؟

 من هم از همهمه اهل زمین دلگیرم

 

این جا نمیشود به کسی نزدیک شد

 

آدم ها از دور دوست داشتنی ترند!!

 



:: برچسب‌ها: سهراب , آب , دل , گل , عاشق , شقایق ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 19 / 10 / 1391
واسه تو

 

 
 

واسه تو

تک تک ترانه هامو می نویسم واسه تو

ابر احساسمو بارون خیس خیسم واسه تو

زندگیم یه شورو حالی داره از عطر تنت

از شقایق ، رمز عشق و من میپرسم واسه تو

 

ای تو تک ستاره ی شب سیاه و ظلمتم

بی تو هرشب غمی سنگین میشینه تو غربتم

تو بمون پیشم همیشه که به عشق بودنت

همه عاشقونه هام با تو میان تو خلوتم

 

تویی اون عزیزترین خاطره ی رها شدن

یاد یک شب زیر بارون بیخیال قدم زدن

دیدنت مثل یه رویا واسه من غنیمته

هرگز این رویای عاشقانه رو به هم نزن

 

می شه با تو زندگی رو به فضای قصه برد

همه گذشته ها رو به فراموشی سپرد

با یه حرف خیلی ساده می شه باز عاشق شد و

میشه با یه بوسه ی شیرین در آغوش تو مرد

 

تن تو تنها پناهه واسه خواب گریه هام

از همه دنیا فقط همین یکی مونده برام

اگه تو یه روز بخوای سفر کنی از پیش من

هر کجا بخوای بری همراه تو منم میام

 

واژه ها خیلی کم ان برای از تو گفتنم

اونی که همیشه عاشق تو بود و هست منم

گرچه من هیچی ندارم که ببازم ولی باز

واسه خاطر تو دست به هر قماری میزنم

 

 

تو لایق آنی که ترانه هایم را هدیه به دستانت کنم .

واژه به واژه میپرستمت ای آنکه چشمان تو یک شب مرا شاعر کرد .



:: برچسب‌ها: بارون , شقایق , رمز عشق , ستاره ,
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 13 / 7 / 1390

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد