فاصله

 

اگه فاصله افتاده    اگه من با خودم قهرم

تو کاری با دلم کردی  که فکرشم نمی کردم

چه آسون دل بریدی  از دلی که پای تو گیره

که از این بدترم باشی   واسه تو نفسش میره

نمی ترسم اگه گاهی  دعامون بی اثر میشه

همیشه لحظه ی آخر     خدا نزدیکتر میشه

تو رو دست خودش دادم     که از حالم خبر داره

که حتی از تو چشماشو     یه لحظه بر نمی داره

تو امید منی اما      داری از دست من می ری

با دستای خودت داری      همه هستیمو می گیری

دعا کردم تو رو بازم           با چشمی که نخوابیده

مگه می ذاره دلتنگی         مگه گریه امون میده

مریضم کرده تنهایی     ببین حالم پریشون

من اونقدر اشک می ریزم     که برگردی به این خونه

حسابش رفته از دستم            شبایی رو که بیدارم

شاید از گریه خوابم برد        درارو باز می ذارم

نمی ترسم اگه گاهی       دعامون بی اثر میشه

همیشه لحظه ی آخر        خدا نزدیکتر میشه

 



:: برچسب‌ها: فاصله , امید , هستی , اشک , دلتنگی ,
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 13 / 8 / 1390
مادرم


 

 

اگر بخواهم از تو بگویم باید از چشمانت بگویم که هزازان هزار اشک سبز

ایثار دارند و چشمه چشمه مهربانی که ساحل نگاهت را خیس می کند ، باید

از دستانی بنویسم که صدها شقایق محبت دارند که به اندازه تمامی گلبرگ

های سرخ آن بدان پینه بسته است ومن چقدر این دستها را دوست دارم ،

بگذار تمامی پرنده های خوشبختی را به سوی ساحل چشم هایت رهسپار

کنم و بگذار به بهشتی که از آن توست قسم بخورم که همیشه و در همه

حال به یاد تو باشم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تقدیم به مهربانم

 

عزیزتر از جانم

 

امید زندگیم

 

مادرم



:: برچسب‌ها: مادرم , امیدزندگیم , اشک , ساحل نگاهت ,
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 3 / 8 / 1390
تنهایی

 

چرا وقتی که آدم تنها میشه .…

غم و غصه اش قد یک دنیا میشه .…

میره یک گوشه پنهون می شینه .…

اونجا رو مثه یه زندون می بینه .…

غم تنهایی اسیرت میکنه .…

تا بخوای بجنبی پیرت میکنه .…

وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر می زنه .…

غم می آید یواش یواش خونه ی دل در میزنه .…

یاد اون شبها می افتم زیر مهتاب بهار .…

توی جنگل لب چشمه می نشستیم من و یار .…

غم تنهایی اسیرت میکنه .…

تا بخوای بجنبی پیرت می کنه .…

می گن این دنیا دیگه مثه قدیما نمیشه .…

دل این آدما زشته دیگه زیبا نمیشه .…

اون بالا باد داره زاغه ابرارو چوب میزنه .…

اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمیشه .…

غم تنهایی اسیرت میکنه .…

تا بخوای بجنبی پیرت میکنه .…



:: برچسب‌ها: غم تنهایی , اشک ,
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 10 / 7 / 1390
عشق

 

قلک انديشه ي سبز خيال کودکيست
عشق گاهي شرم خورشيد است در قاب غروب
روزه اي با قصد قربت ذکر بر لب پايکوب
عشق گاهي هق هق آرام اما بي صدا
اشک ريز ذکر محبوب است در پيش خدا
عشق گاهي شوري هجران دوست
تلخي هرگز نديدن هاي اوست
عشق گاهي يک سفر در شط شب
عشق پاورچين نجواي دو لب
عشق گاهي کيمياي زندگيست
عشق در گل راز ناپژمردگيست
عشق گاهي هجرت از من تا ما شدن
عشق يعني با تو بودن ما شدن
عشق گاهي نغمه اي در گوش شب
عادتي شيرين به نجواي دو لب
عشق گاهي سر به روي شانه اي
اشک ريز آخر افسانه اي
عشق گاهي يک بغل دلواپسي
عطر مستي ساز شب بو اطلسي
عشق گاهي هم حکايت مي کند
از جدايي ها شکايت مي کند
عشق گاهي نو بهاري گاه پاييزي سرخ زرد!
گاه لبخندي به لب هاي تو گاهي کوه درد
عشق گاهي دست لرزان تو مي گيرد درون دست خويش
گاه مکتوب تورا ناخوانده مي داند زپيش
عشق گاهي راز پروانه است پيرامون شمع
گاه حس اوج تنهاييست در انبوه جمع
عشق گاهي بوي ياس رازقي
ساقدوش خانه ي بن بست ياد مادري
عشق گاهي هم خجالت مي کشد
دستمال تر به پيشاني عالم مي کشد.
 


:: برچسب‌ها: عشق , خیال , اشک , لبخند ,
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 3 / 7 / 1390

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد